تعداد اعداد 7 رقمى در مبناى 9 برابر است با .........
مجموع اعداد چهار
رقمی بدون تکرار ارقام
که از رقمهای 1، 2 ، 3
، 4 تشکیل شده باشند را
بدست آورید ؟
امتیاز پارامتر های امتیاز در این مساله بدست آوردن تعداد اعداد بدست آوردن الگوی موجود در جمع اعداد (ارائه راه حل مناسب) فعالیت گروهی (شرکت نمودن همه اعضاء در بحث های گروهی)
در این رویکرد،مسائل،نه تنها به عنوان ابزاری
رای یادگیری ریاضی، با ارزش تلقی می شوند
بلکه به عنوان وسیله ای حیاتی،
برای یادگیری ریاضی، به حساب می آیند .
به اعتقاد شرودر و لستر،
یادگیری ریاضی بدین روش می‌تواند
به عنوان نهضتی از عینیت به تجرید
تلقی شود. کیل پاتریک، چنین دیدگاهی را
حل مساله به عنوان هنر پویا و رو به رشد می بیند
گویا (1992)،این دیدگاه را تقریبا با رویکرد
استانیک به حل مساله که از آن به
عنوان «زمینه» نام برده اند می داند
و در ادامه می‌افزاید در این روش
معلم ابتدا انواع الگوریتم ها و رهیافتها
و مراحل حل مساله را برای دانش
آموزان توضیح می دهد و سپس
با حل چند مساله نمونه،آنها را
با چگونگی حل مسائل آشنا می کند
معلمانی که با رویکرد «درباره ی حل مساله»
تدریس می کنند، به دانش آموزان رهیافتها
یا راهبردهایی را آموزش می دهند
که می توانند خود، آنها را انتخاب کنند،
یا در طرح ریزی وحل مساله، آنها را بکار برند.
که گویا(1992)این رویکرد را، شبیه
« حل مساله به عنوان یک مهارت » پاتریک می داند
استانیک[1] و کیل پاتریک[2]، سه مضمون عمومی را که بطور تاریخی
نقش حل مساله در ریاضیات مدرسه ای را روشن می کند،شناسایی کرده اند
که عبارتند از: حل مساله به عنوان زمینه،حل مساله به عنوان مهارت و حل مساله
به عنوان هنر (به نقل ازگیلک وهمکاران، 1386).
همچنین شرودر و لستر[3] ، سه رویکرد متمایز به حل مساله را در تدریس ریاضی
این چنین تشریح کرده اند:الف)تدریس درباره حل مساله[4]
[1]. Stanic
[2]. Kilpatrick
[3]. Lester
[4]. Teaching About Problem Solving
پولیا([1]1962، ص206) در مورد مساله و حل آن می گوید
« مساله عبارت است از ضرورت جست و جوی آگاهانه وسیله مناسبی
برای رسیدن به هدفی روشن ، ولی در بدو امر غیر قابل دسترس.
و حل مساله به معنای پیدا کردن ابن وسیله است.
دانش‌آموزی یکی از عناصر ریاضی را انتخاب
می‌کندو دیگران با طرح پرسش‌هایی باید
سعی کنند آن را پیدا کنند.
مثال برای کلمات انتخاب شده: مربع، ضرب،
مساحت، سانتی‌متر و ...
مثال برای سوالات: آیا یک عملگر است؟
آیا یک شکل است؟
آیا یک واحد اندازه‌گیری است؟
و ... سپس سوالات با توجه به سوالات
قبل ریزتر شود.
مثال: آیا یک شکل است؟ ---> آیا چهار
ضلعی است؟ --->
آیا اضلاعش با هم مساوی است؟ --->
آیا اضلاعش دوبدو با هم موازی است؟
و .....
مثال: آیا یک عملگر است؟ ---> آیا
خاصیت جابجایی دارد؟ و ...
?- چگونه می‌توان 7 دانش آموز
را در 3 خط راست به نحوی مرتب
کرد که در هر خط،3 دانش‌آموز
وجود داشته باشد؟
پاسخ: 6 نفر روی محیط دایره و یک نفر در
وسط دایره (در مرکز) باشد
